بازتاب گفتمان شیعی و ولایت علوی در ادبیات بومی لرستان جلوه ای از ارادت شیعیان زاگرس به شخصیت مولانا علی بن ابیطالب است
بازتاب گفتمان شیعی و ولایت علوی در ادبیات بومی لرستان جلوه ای از ارادت شیعیان زاگرس به شخصیت مولانا علی بن ابیطالب است
به گزارش دفتر رسانه و ارتباطات نهضت استادی بسیج لرستان به نقل از خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا، به نشانیِ https://iqna.ir/fa/news/3986640) موضوع بازتاب گفتمان شیعی، فرهنگ علوی و موضوع غدیر در جغرافیای فرهنگی ادبیات بومی لکی و لری در مصاحبه ای با عزت الله سپه وند، معاون فرهنگی - اجتماعی سازمان بسیج اساتید دانشگاههای لرستان، عضو هیات علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور مورد بررسی قرار گرفت. متن این مصاحبه به شرح ذیل است؛
جایگاه امام علی(ع) و غدیر در ادبیات بومی لرستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
ایران از نخستین سدههای اسلامی، مهد گفتمان اصیل شیعی و معارف ناب علوی بوده است و بخش وسیعی از این میانداری ایرانیان در ادبیات فاخر فارسی بازتاب پیدا کرده است. از رودکی گرفته که سروده بود: «اندر جهان به کس مگر و جر به فاطمی» و بنا به روایتی بهخاطر همین تفکر، شیعهستیزان، بیناییاش را از او گرفته بودند؛ تا فردوسی که گفته بود: «بر این زادم و هم بر این بگذرم، چنین دان که خاک پی حیدرم» و البته چنان که میدانید تاوان این عقیدهاش را هم داد و از مصادیق دیگر شعرا میتوان به سعدی و مولوی و حافظ و شهریار اشاره کرد.
اما حکایت تشیع و بازتاب معارف علوی در فرهنگ و ادب مردمان میانه زاگرس بهویژه در ادبیات کهن لرستان، اعماز لکی و لری نیز روایت قابل افتخاری است.
از این حیث که از سدههای نخستین اسلامی، ذهن و ضمیر زاگرسنشینان بهخاطر قرابت و مجاورت و نزدیکی جغرافیایی به کوفه، نجف، بصره و بغداد زودتر با معارف اسلامی و علوی مواجه شد. ظهور عرفان مکتب جبال یا همدان یا شخصیتهایی از قبیل جنید نهاوندیِ بغدادی یا عینالقضات و استادان او اعماز شیخ براکه و شاه خشین و باباطاهر و... از نشانههای چنین اتفاق خجستهای است.
نکته دیگر میزبانی زاگرس نشینان از نوادگان اهلبیت(ع) است چنانکه جنگلنشینان طبرستان، از سادات علوی و امامزادگانِ گریخته از جور خلفای اموی و عباسی و... در طول تاریخ حمایت میکردند که این امر بسیار در نشر معارف علوی و نفوذ و بازتاب آن در ادبیات بومی تاثیرگذار بوده است به طوریکه نمونههای آن را در بسیاری از اشعار محلی منطقه میتوان یافت.
از اینرو با عنایت به این مقدمات باید گفت معارف علوی و به تبع آن شخصیت شاخص امام علی(ع) و جریان غدیر نیز در ادبیات بومی لرستان جایگاهی ویژه دارد.
کدام یک از شاعران بومی، بیشترین فعالیت و سرودن شعر در خصوص، غدیر و امام علی(ع) را دارند؟
برای پاسخ دقیق به این سؤال، به یک کار پژوهشی مبتنیبر تحلیل محتوای تمامی آثار ادبیات بومی و بسامدگیری دقیق از اشعار شاعران جغرافیای فرهنگی لرستان که با دو زبان لکی و لری، بسی فراختر از جغرافیای سیاسی یک استان است، نیازمندیم. اما بیتردید میتوان گفت بینش خاص همه شاعران بومی این حوزه برگرفته از گفتمان شیعی است. یکی از زیباترین و زیبندهترین جلوههای این بینش شیعی و علوی را در شعر شاعر لک زبان همعصر حافظ، ملاپریشان میتوان دید و به رخ کشید، بهویژه آنجا که در مدح امام علی(ع) اینگونه سروده است که؛
پروردهی احمد، مکّه مکینی
عروةالوثقی، حبلالمتینی
هم لَه مصافت، رستم یک زالَن!
حاتم ژ توصیف سخای تو لالن!
یسبح الله ورد زوانت
سوره توحید دالَن و شانت!
نِیّه و نشناخته ماچان(موشن) خدایی!
نعوذ بالله ار رخ بنمایی؟!
آدم سینه چاک گندم خالِت
نوح غرقه طوفان بحر کمالِت
داود بلبلی له شاخهی گُلِت
حبل سلیمان تار سنبلت
یعقوب ژ حسرت اعمی فقدانت
یوسف زندانی چاه زنخدانت
خلیل پروانهی شمع جماِلت
ذبیح قربانی کوی وصالت
من پریشانم پریشان حالم
ژ وصف و بیان اوصافت لالم!
علاوه بر اشعار ملاپریشان، در شعر دیگر شاعران بومی هم جلوههایی از این امام علی(ع) ستایی و علی دوستی را دید. حتی در شاهنامه لکی هم که قاعدتاً به ماجرای فرزندان و نوادگان زال و رستم و تاریخ ایران باستان پرداخته است یکی از شخصیتها نام تلفیقی جالبی با عنوان زرعلی دارد.
زرعلی واتش، مِن پی پیلتن
خبر مبروم نَ هرجایی که هن،
همین زرعلی است که رخش و رستم گم شده در آن سوی کوه اورنگ را پیدا میکند و برای نجات دوباره ایران به میدان میآورد!
خط سیر ظهور و بروز گفتمان شیعی و علوی در آثار دیگر شاعران شاخص بومی منطقه زاگرس میانی هم با وضوح بیشتری دیده میشود. ازجمله در اشعار ملامنوچهر کولیوند در قصیده فاخری با مطلع معروفِ
شمس زرین بال زرین، با فروغ و فتح فرّین
فوق فرق و شرق گرّین، صبح دم هات او دیار
که بیت مَخلَص یا گریزگاه و ادامه آن در مدح شاه مردان علی(ع) است؛
چهره گل در توّلا، در هوای مدح مولا
اژ فر فردوس والا، روضه خرم بهار
مقصدم کی ژ بهارَن، کی ژ نوروز و نگارَن
حیدر دُلدُل سوارن،
البته ملامنوچهر اشعار و ابیات فاخر در این حوزه فراوان دارد. ما به همین بسنده میکنیم و با عنایت به جلوههای دیگری از این توجهات و شفاعتطلبیهای شاعران زاگرسنشین به دامان مولانا علیبنابیطالب(ع) بهویژه در بیست و چهار بند معروف غلامرضا ارکوازی، عجالتاً به امید فرصتی فراختر، این پاسخ مجمل به آن پرسش مفصل را ناتمام میگذاریم؛
آگای سرّ غیب! آگای سرّ غیب!
یا علی عالی! آگای سّر غیب!
خانه زاد خالق! صاحب آب و خاک!
خواجه هشت بهشت! زیبندهی لولاک!
علّمالاسما! عرش اعظم طور!
هم سرّ صالح! هم سراج نور!
آیتالکرسی! فرقان ثانی!
واقف ژ علوم حیّ ربانی!
فدات بام مظهر کل عجایب
غنی ژ توصیف آشکار و غایب
جز تو یا علی! فریای رس نیَن
کس مرهم گذار درد کس نیَن
با چه روشهایی میتوان سیره اهلبیت(ع) را در ادبیات بومی ترویج داد و آیا جشنواره ادبی در خصوص ترویج فرهنگ اهلبیت و قرآن برگزار شده است یا خیر؟
اولاً بنا به دلایل و قرائن و شواهدی که در پاسخ به سؤالات قبلی عرض کردم، خط سیر ادبیات بومی ما شیعیان حوزه زاگرس در طول تاریخ، متعهد به تبیین سیره اهلبیت(ع) بوده و مانده است. بنابراین ترویج و تقویت این جریان ادبی متعهد به گفتمان علوی در این حوزه فرهنگی و ادبی کار سختی نیست. گام نخست؛ شناخت و شناسایی ابعاد و زوایای تجلی معارف علوی در این ادبیات بومی فاخر و قابل افتخار است.
گام دوم؛ برگزاری همایشهای علمی و پژوهش در تراز ملی و گام سوم؛ بازتاب این بازیافته ها در بطن و متن فرهنگ عمومی جامعه با استفاده از ابزارها و رسانههای مختلف از صدا و سیما و فضای مجازی گرفته تا دیگر وسایل ارتباط جمعی و البته کتابهای درسی مدارس و نیز جدیتر گرفتن گرایش زبان و ادبیات عامه در دانشکدههای ادبیات دانشگاههای حوزه زاگرس کمااینکه همایشهای دانشگاهی که سالهای قبل در این حوزه برگزار شده، از قبیل کلهباد، یا نخستین همایش ملی زبانهای بومی زاگرس و... در این راستا تاثیرگذار بوده و باید احیا و تقویت شوند.
افزودن دیدگاه جدید